التماست میکنم با من کمی تاکن حسین درمیان خیل زوارت مرا جاکن حسین
چند روزی میشود چندین گره پیش آمده جان مولا یک نظرکن این گره واکن حسین
اشک چشمم چند روزی میشود خشکیده است چشمه چشم مرا مانند دریا کن حسین
قصه عشق من وتوقدمتش دیرینه است پس بیا در راه عشقمان توغوغا کن حسین
درکلاس تو ندارد دانشی این بی سواد پس بیا ازدانشت من را تو برنا کن حسین
من ارادت دارم آقا ازقدیم برساقیت یک نظرکن ومرا مجذوب سقا کن حسین
پادشاهی میکنی برعرشیان وفرشیان ازکرم فکری به حال زار دنیا کن حسین
بس دراین دنیا بجزتودیدم آقا کورشدم من تورا میخواهم ومن را توبینا کن حسین
آری آقا من همانم کزگناه آلوده ام التماست میکنم با من کمی تاکن حسین
چند روزی میشود چندین گره پیش آمده جان مولا یک نظرکن این گره واکن حسین
اشک چشمم چند روزی میشود خشکیده است چشمه چشم مرا مانند دریا کن حسین
قصه عشق من وتوقدمتش دیرینه است پس بیا در راه عشقمان توغوغا کن حسین
درکلاس تو ندارد دانشی این بی سواد پس بیا ازدانشت من را تو برنا کن حسین
من ارادت دارم آقا ازقدیم برساقیت یک نظرکن ومرا مجذوب سقا کن حسین
پادشاهی میکنی برعرشیان وفرشیان ازکرم فکری به حال زار دنیا کن حسین
بس دراین دنیا بجزتودیدم آقا کورشدم من تورا میخواهم ومن را توبینا کن حسین
آری آقا من همانم کزگناه آلوده ام التماست میکنم با من کمی تاکن حسین