زبان قرآن

رَبِّ اغْفِرْ لی‏ وَ لِوالِدَیَّ وَ لِمَنْ دَخَلَ بَیْتِیَ مُؤْمِناً وَ لِلْمُؤْمِنینَ وَ الْمُؤْمِناتِ وَ لا تَزِدِ الظَّالِمینَ إِلاَّ تَباراً... 28.نوح

زبان قرآن

رَبِّ اغْفِرْ لی‏ وَ لِوالِدَیَّ وَ لِمَنْ دَخَلَ بَیْتِیَ مُؤْمِناً وَ لِلْمُؤْمِنینَ وَ الْمُؤْمِناتِ وَ لا تَزِدِ الظَّالِمینَ إِلاَّ تَباراً... 28.نوح

Welcome ****** خوش آمدید ****** مرحبا بکم @Amadeh_4670
زبان قرآن

به برگ لاله رنگ‌آمیزی عشق
بـه جان ما بـــلا‌انگیزی عشق
اگر این خاکـــدان را وا شکافی
درونش بنگری خونریزی عشق
اقبال لاهوری
رموزُ العشقِ فِی وَرَقِ الشَقَائِــقِ
وَ غمُّ العِشقِ فِی رُوحِ الخَلاَئِــقِ
وَ إِن تَصدَع طِبَاقَ الأَرضِ تَبصِر
نَصیبَ العشقِ مِن دَمِ کلِّ عَاشِقِ»
عزّام
___________
مدیریت وبلاگ: علی رضا آماده
ارتباط با ما: amadeh70@gmail.com

۳ مطلب در بهمن ۱۳۹۸ ثبت شده است

«فرزندانتان را به انجام آداب خودتان واندارید؛ زیرا آنان برای زمانی، غیر از زمان شما آفریده شده اند».


متن حدیث چنین روایت شده؛


«لا تَقسِروا اَولادَکُم عَلى آدابِکُم ، فَاِنَّهُم مَخلوقونَ لِزَمانٍ غَیرِ زَمانِکُم».


[شرح نهج البلاغه ابن ابى الحدید ، ج20،ص267، ح102]

قرائات سبع؛ خطای هزار ساله

جمال گنجه‌ای

 

تقریبا در همه کتاب های موسوم به «علوم قرآنی» بحث «قرائت های هفتگانه» مطرح شده است.

اصلِ قرائت های هفتگانه در دو حوزه مطرح است:

۱ – تفاوت در لهجه های ابتدائیِ «زبان عرب» در قرائت قرآن.

۲ – تفاوت متنی اعم از کلمات یا اعراب ها که در معنی مدخلیت دارد.

 

برای مورد شماره ۱، اگر به قرائات قاری های قرآن (مثلا مرحوم عبدالباسط) توجه کرده باشید می بینید آن مرحوم گاهی سوره هایی مانند لیل و طه را که آخر آیاتش به «ی» هائی که در قرائت «ا» خوانده میشوند، مثلا «یغشی» یا «تسعی» یا «موسی» را «یغشا» و «تسعا» یا «موسا» در نوعی دیگر اینطور هم میخواند: «یغشِ» یا «تسعِ» یا «موسِ»

حروف را از یک منظر به حروف عامل و حروف غیر عامل تقسیم می‌کنند که در این پاسخ، اشاره مختصری به حروف غیر عامل خواهیم داشت:

 

برخی از این حروف، تنها ویژه اسم بوده، برخی مختص فعل و گروهی نیز مشترک میان هر دو هستند:

 

حروف عطف: این حروف عبارت‌اند از: «واو، فاء، ثمّ، أو، أم، بل، لکن، لا، حتى و إمّا» که در عاطفه‌بودن دو حرف اخیر اختلاف نظر وجود دارد. در بین حروف عطف، «لا»، «لکنْ» و «حتی» مختص به اسم بوده،[1] و مابقی این حروف هم بر سر اسم وارد می‌شوند و هم فعل. البته برخی از این حروف، مانند واو و فاء برای مقاصد دیگری چون استیناف نیز مورد استفاده قرار می‌گیرند که در آن معانی نیز مشترک میان هر دو هستند . واو حالیه نیز هم بر سر جمله اسمیه وارد می‌شود و هم فعلیه.[2] بالطبع فاء جواب شرط(ربط) نیز مشترک بین جمله اسمیه و فعلیه است.