زبان قرآن

رَبِّ اغْفِرْ لی‏ وَ لِوالِدَیَّ وَ لِمَنْ دَخَلَ بَیْتِیَ مُؤْمِناً وَ لِلْمُؤْمِنینَ وَ الْمُؤْمِناتِ وَ لا تَزِدِ الظَّالِمینَ إِلاَّ تَباراً... 28.نوح

زبان قرآن

رَبِّ اغْفِرْ لی‏ وَ لِوالِدَیَّ وَ لِمَنْ دَخَلَ بَیْتِیَ مُؤْمِناً وَ لِلْمُؤْمِنینَ وَ الْمُؤْمِناتِ وَ لا تَزِدِ الظَّالِمینَ إِلاَّ تَباراً... 28.نوح

زبان قرآن

به برگ لاله رنگ‌آمیزی عشق
بـه جان ما بـــلا‌انگیزی عشق
اگر این خاکـــدان را وا شکافی
درونش بنگری خونریزی عشق
اقبال لاهوری
رموزُ العشقِ فِی وَرَقِ الشَقَائِــقِ
وَ غمُّ العِشقِ فِی رُوحِ الخَلاَئِــقِ
وَ إِن تَصدَع طِبَاقَ الأَرضِ تَبصِر
نَصیبَ العشقِ مِن دَمِ کلِّ عَاشِقِ»
عزّام
___________
مدیریت وبلاگ: علی رضا آماده
ارتباط با ما: amadeh70@gmail.com

«قبل» و «بعد» از ظروف زمان و دائم الاضافه هستند. این دو واژه چهار حالت دارند، در سه صورت معرب و در یک صورت مبنی بر ضم می‌شوند.[1]
1. مضاف‌الیه آنها تصریح شده و در کلام وجود داشته باشد. در این صورت معرب هستند و بر حسب عوامل، اعراب می‌گیرند.[2] مانند: «وَ لا تُفْسِدُوا فِی الْأَرْضِ بَعْدَ إِصْلاحِها».[3] یا «وَ یَسْتَعْجِلُونَکَ بِالسَّیِّئَةِ قَبْلَ الْحَسَنَةِ».[4] یا مانند: «کَما کُتِبَ عَلَى الَّذینَ مِنْ قَبْلِکُمْ».[5] یا «ثُمَّ بَعَثْناکُمْ مِنْ بَعْدِ مَوْتِکُمْ».[6] در دو مثال اول، «قبل و بعد» به عنوان ظرف زمان نصب گرفته‌اند و در مثال سوم و چهارم نیز حرف جر «مِن» آن دو را جر داده است.

حرف «ج» مخفف کلمه «جائز»، «صلی» برگرفته از عبارت «الوصل اولی» و «ط» اختصار کلمه «مطلق» است.[1] اما درباره علامت وقف معانقه یا مراقبه که چرا به صورت سه نقطه است(:.)، مطلبی در منابع مرتبط نیافتیم و به نظر می‌رسد که این علامت، برخلاف علامت‌های دیگر، از کلمه یا عبارت خاصی گرفته نشده باشد؛ بلکه فقط یک علامت برای نوع خاصی از وقف است.

«اِنَّ» مانند دیگر حروف مشبه بالفعل[1] اختصاص به جمله اسمیه داشته و بر سر مبتدا و خبر در می‌آید، مبتدا را - به عنوان اسم خود - نصب داده و خبر را - به عنوان خبر خود - رفع می‌دهد. مانند «اِنَّ زیداً قائمٌ».
گاه جایز است که برخی حروف مشبهه بالفعل مخفف شوند که در این هنگام ویژگی «اختصاص داشتن به جمله اسمیه» را از دست می‌دهند، بلکه می‌توانند هم بر جمله اسمیه داخل شوند و هم بر جمله فعلیه.
حال اگر «اِنَّ» مخفف شود و بر جمله اسمیه داخل گردد، جایز است هم معنا و هم عمل و هم دیگر خصوصیاتی که قبل از تخفیف داشته همچنان باقی بماند، مانند «اِنْ زیداً شاعرٌ».
همچنین ممکن است تنها معنایش باقی مانده، ولی عملش مهمل شود. مانند «اِنْ زیدٌ لَشاعِرٌ».


واژه «تسویل» مصدر «سول» به معناى جلوه دادن چیزى است که نفس آدمى بر آن حریص است، به گونه‌ای که زشتی‌هایش هم در نظر زیبا می‌شود.[1]
«سَوَّلَتْ له نفسه کذا، زَیَّنَتْه له»؛[2] نفس او فلان چیز را برایش تسویل نمود؛ یعنی آن‌را برایش زیبا جلوه داد. «التسویل‏: تحسین الشی‏ء و تزیینه و تحبیبه إلى الإنسان لیفعله أو یقوله»؛[3] تسویل یعنی نیکو نمودن، تزیین و محبوب کردن چیزی برای انسان، تا آن کار را انجام دهد یا آن حرف را بگوید.
بنابراین، تسویل به معنای زیبا جلوه دادن زشتی‌ها است که البته با نوعی فریب همراه است. چنانچه در قرآن مشاهده می‌کنیم:

چکیده

این پژوهش به بررسی و نقد موضوع سبک و ساختار ترجمة عبدالوهّاب عزّام و خدمات ترجمه‌ای او در زبان و ادب فارسی و عربی می‌پردازد و برای جامع و کامل‌تر بودن نقد و بررسی‌ها، آثار برگزیدة ترجمة عزّام مورد بررسی قرار گرفته‌ است و نیز برای تبیین دقیق این موضوع، دیدگاه‌ها و سبک ترجمه‌ای عزّام، ترجمة قصاید شاعران نامور پارسی‌گوی همچون حافظ، مولوی، اقبال لاهوری، نظامی، عطّار نیشابوری از زبان فارسی به عربی و تألیفات بین زبانی او در زبان‌های شرقی آورده شده است. در این جستار از روش تحلیلی ـ توصیفی استفاده شده، بدین گونه که نخست آثار نادر ترجمه‌ای عزّام به زبان عربی را یافته، سپس اسلوب و ساختار ترجمة او در میان مقالات نقدی و تألیف‌های بین زبانی وی مورد بررسی قرار گرفته است و در نهایت، به بررسی و نقد آثار ترجمه شدة عزّام در زبان فارسی و عربی پرداخته شده است. نتایج پژوهش حاضر بیانگر این مطلب است که عبدالوهّاب عزّام به عنوان یکی از طلایه‌داران ترجمه در کشور مصر، در ترویج و انتقال ادب و فرهنگ و تمدّن فارسی به زبان عربی از طریق ترجمه، تلاش و اقدامات شایان ذکری را انجام داده است و با فراگیری اصول ترجمه و با بهره‌مندی از قریحة شاعری خود ـ طبق نظر بسیاری از نظریّه‌پردازان جهان عرب ـ در ترجمة آثار فارسی به عربی موفّق ظاهر شده است. ساختار شاعرانة ترجمه‌های وی و انتقال این عاطفه و احساس در کنار لفظ و معنا به ترجمه‌های عزّام ارج و اهمیّت فراوانی داده است.

حدیث402

امام علی علیه السلام می فرمایند: خَیْرُ النّاسِ مَنْ کافی عَلَی الْقَبیحِ بِالْجَمیلِ. بهترین مردم کسی است که در برابر بدی، خوبی نماید.
غررالحکم، ج 4، ص 178، ح 5750.

حدیث403

امام علی علیه السلام می فرمایند: خَیْرُ هذِهِ الاُْمَّةِ النَّمَطُ الاَْوْسَطُ. بهترین این امت، میانه‌روها هستند.
بحارالأنوار، ج 4، ص 41، ح 18.

حدیث404

رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم می فرمایند:
خَیْرُ اَهْلِ الدُّنْیا وَ اَهْلِ الآْخِرَةِ اَخْلاقا مَنْ یَعْفوعَمَّنْ‌ظَلَمَهُ‌وَمَنْ‌یُعْطی‌مَنْ‌حَرَمَهُ‌وَمَنْ‌یَصِلُ مَنْ قَطَعَهُ مِنْ ذَوی اَرْحامِهِ وَ اَهْلِ وِلایَتِهِ؛
بهترین اهل دنیا و آخرت از نظر اخلاق کسی است که اگر کسی به او ستم کرده، عفوش نماید و به کسی که محرومش نموده عطا کند و با خویشاوندان و دوستانش که با وی قطع رابطه کرده‌اند، رابطه برقرار کند.
مستدرک الوسائل، ج 9، ص 10، ح 10052.


اقوام منقرض شده چگونه توسط" الصیحة" مرده اند؟ (گفتار علمی در تایید مساله و اعجاز قرآن در توصیف آن)


                                                        " بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ "
{وَأَخَذَ الَّذِینَ ظَلَمُواْ الصَّیْحَةُ فَأَصْبَحُواْ فِی دِیَارِهِمْ جَاثِمِینَ }هود67
{فَکُلّاً أَخَذْنَا بِذَنبِهِ فَمِنْهُم مَّنْ أَرْسَلْنَا عَلَیْهِ حَاصِباً وَمِنْهُم مَّنْ أَخَذَتْهُ الصَّیْحَةُ وَمِنْهُم مَّنْ خَسَفْنَا بِهِ الْأَرْضَ وَمِنْهُم مَّنْ أَغْرَقْنَا وَمَا کَانَ اللَّهُ لِیَظْلِمَهُمْ وَلَکِن کَانُوا أَنفُسَهُمْ یَظْلِمُونَ }العنکبوت40


صورة لمساکن ثمود قوم صالح فی الجبال

تصویری از خانه های ثمود، قوم صالح در کوهها

حدیث201

امام علی(علیه السلام) فرمودند:
مِنَ الاِقتِصادِ سَخاءٌ بَغَیرِ سَرَفِ ، وَ مُرُوَّةٌ مِن غَیرِ تَلَفٍ؛
بخشندگی بدون اسراف و مردانگی بدون تباه کردن [و ایجاد نابسامانی ] نشانه میانه‌روی است.
غرر الحکم و درر الکلم، حدیث9419

حدیث202

امام علی(علیه السلام) فرمودند:
مِن کَمالِ السَّعادَةِ السَّعیُ فی إصلاحِ الجُمهُورِ؛
تلاش برای مصلحت عموم مردم ، کمال سعادتمندی است.
غرر الحکم و درر الکلم، حدیث9361

حدیث1

قال الإمام زین العابدین (علیه السلام) :
القول الحسن یثری المال، و ینمی الرزق، و ینسئ فی الأجل، و یحبب إلی الأهل، و یدخلالجنة.
امام سجاد (علیه السلام) فرمودند:
گفتار نیک دارایی را زیاد می کند و روزی را افزایش می دهد و أجل را به تأخیر می اندازد و انسان را نزد اهل و خانواده محبوب می گرداند و (شخص را) به بهشت می برد.
«أمالی صدوق، ص12، ح 1»

حدیث2

قال رسول الله - صلی الله علیه وآله - : والذی نفسی بیده، ما أنفق الناس من نفقة أحب من قول الخیر.
پیامبر خدا - صلی الله علیه و آله - فرمودند: سوگند به آن که جانم در دست اوست، مردم هیچ انفاقی نکردند که دوست داشتنی تر از گفتار نیک باشد.
«بحارالانوار، ج 71، ص 311، ح 8»

 برای این کار:

ابتدا فایل‌های خود را در یک فولدر جدید قرار دهید و سپس روی فولدر راست‌کلیک کرده و Properties را برگزینید.

سپس در پنجره باز شده به تب Customize بروید و دکمه Change Icon را بزنید.

در میان آیکن ها و در قسمت‌های وسط آن، چند آیکن خالی وجود دارد، یکی از آن‌ها را در حالت انتخاب درآورید و OK را بزنید. و دوباره بر روی OK کلیک کنید.

خواهید دید که شکل آیکن شما ناپدید شده است.

حال برای ناپدید کردن نام آیکن می‌بایست روی آیکن راست‌کلیک کرده و Rename را بزنید. سپس کلید Alt را بگیرید و از دکمه‌های سمت راست کیبورد عدد 0160 را وارد کنید و Enter را بزنید.

خواهید دید که اکنون نام Folder تان هم نامرئی شده است.

اکنون کاملاً پوشه‌ی شما غیرقابل دیدن شده است و تنها خودتان می‌توانید آن را تشخیص بدهید